بااین که میدانم برای دل خسته هم مرهم نمی شوی بااین که میدانم مال من نخواهی شد . . . .
با این که میدانم نمی ایی. . .
اما بازهم توی دلم تنها بهو نه ای بازهم بغض گلو با یاد تو می شکند بازهم چشمان گریانم برای تو .تو که ازمن فقط ندانستن را میدانستی ای کاش زمان می ایستاد تا لحظه ای بی تو سرشدن را نشانم نمیداد ومن به اندازه ای هردقیقه رنج نبودت سالها پیرنمیشدم . . . ای کاش فقط در خیال می دیدمت که به خودم می فهماندم نیستی اما گله ای ندارم چون بازهم درخیالی . . . تورا فقط در خیال میتوان جست خیال. . .خیال. . .خیال چه کلمه تنهایی است ...
نظرات شما عزیزان:
|